خطر
رها کن مبادا که خطر داشته باشد
نکند از تو تمنای دگر داشته باشد
دل من مثل پلنگ است تو آهوی دلاور
آمد و رفت تو این سمت ضرر داشته باشد
وضع من سخت و خیم است شبیهِ زن پیری
که تمنای (دو تا) دوست پسر داشته باشد
مثلِ یکقایقِ بیپاروی توفان زده استم
مثلِ چشمی که از آن سیل گذر داشته باشد
گریه گفتم غم ام از حوصله و صبر گذشته
کاشکه حوصله و (گریه) اثر داشته باشد
ZibaMatn.IR