زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

شعر من التهاب یک درد است
راوی قص‍ّه های تنهایی
نقطه چین های پشت هم خالی
آرزوهای رفته و واهی

می نویسم به روی بوم دلم
واژه هایی تکیده و تبدار
مینویسم ولی نمی بینی
انعکاسی ز واژه ی انکار

هرچه کردم نشد به جز یادت
مرهمی بر تب دلم بزنم
کاش میشد که در خیال خوشت
نیمه شبها کمی قدم بزنم

خفه شد در گلوی شعر و غزل
بغض و ناگفته های بسیارم
می نشینی شبیه ضربْ آهنگ
نت به نت بر مدار افکارم

حس و حالی نمانده در دل من
باز افتاده در دلم تردید
باز هم در میان افکارم
نقش عکسی دوباره می خندید

می نشینم خیال می بافم
می شمارم تمام ثانیه ها
می نگارم به صفحه ی دفتر
در سراشیب شعر ، قافیه ها

شده ام چون کلاف درهمِ درد
بیقرارم ز انتظار ، امشب
در حصاری ز حبس دستانت
مرگ میخواهم و قرار امشب

عهدمان را نبرده ام از یاد
عهدمان عهد جاودانی شد
در جهانی پر از فریب و ریا
مِهر تو ثبت و بایگانی شد
...
...
بهزاد غدیری (شاعر کاشانی)
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن