پاییز من نگاه کن و ببین؛
که چگونه مرجانی و پرتلالو
به گلبرگهای احساسم آغشته میشوی
وچگونه ترانه های تب دارو عرق کرده از تابستان مُتمَرِّد ، در هوای لطافت ِ تو پرهمهمه می شوند!
لبخندهای اناریت حس عاشقی را به چشم اندازی گوارا مبدل میسازد!
پاییز طعم باران میدهد بوی بهانه با چاشنی از بوسه های باروتی!
و اشتیاق عشقی تازه سال که جادو میکند با عطر ِتمام نارنجستان هایی که قرار است خاطره انگیز شوند با پچ پچ ِخیال انگیزی از رنگ ها و برگ ها وصدای قدم های تو؛
که بی تابانه نمک سودم میکند در رنگین کمانی از زردها و نارنجی ها و قرمزها.
ZibaMatn.IR