زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

شرم داشتم
که جلوی دختران همسایه سر بلند کنم
اما قلبن نیز می خواستم
برای به آغوش کشیدن دخترک زیبای همسایه سینه چاک کنم.
روزی دخترک همسایه شرم را کنار گذاشت
نگاهش را به من دوخت
و چنان به من نزدیک شد که سینه هایش به سینه ام برخورد داشت
دستی بر آنها کشیدم و آنی گرفتمشان
از آن روز تاکنون
دستم، مثمر به انار و لیمو شده است
و هرگز فراموش نخواهم کرد
بوسه ی قندگونه و لب های شکرینش را.



عبدالله سلیمان (مه شخه ل)
برگردان: زانا کوردستانی
ZibaMatn.IR

زانا کوردستانی ارسال شده توسط
زانا کوردستانی


ZibaMatn.IR


انتشار متن در زیبامتن