دلم شکست و غزل شرحی از جدایی شد
گرفت قلب زمین و زمان فدایی شد
دوباره بیرق ماتم دوباره بزم عزا
به شوق دیدن گنبد دلم هوایی شد
رسید دسته ی پروانه های خونین بال
کنار ناله ی نی ها چه نینوایی شد
فلک دوباره ازاین ماجرا به تنگ آمد
قلم به حرمت نام تو کبریایی شد
نوشته اند تمام مورخین از تو
به احترام تو تاریخ کربلایی شد
دوباره در غم هفتاد و دو شقایق سرخ
زمان سوختن و مرثیه سرایی شد
گمان مبر که اسیرند همرهان حسین..
که زینب آیتی از شوکت رهایی شد..
غروب غمزده ای داشت کاروان اما..
ببین نماد چه شور و چه ماجرایی شد!!
نشسته بغض غمی درگلوی بانو باز
بشوق گنبد مولا دلش هوایی شد
اعظم کلیابی
بانوی کاشانی
ZibaMatn.IR