پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
اگر یک روزی از تو پرسیدند: فلانی کجاست؟؟یه وقت نگویی تنهایش گذاشتمیه وقت نگویی دلم را زدمن از تو برای این جماعت کلی تعریف کرده اماین جماعت روی نام تو قسم میخورندیعنی طوری از تو برای این جماعت گفته امکه همیشه میگویندخوشا به حال من که کسی مانند تو را دارمامکان ندارد باور کنندمن خودم بعد این همه وقت هنوز باورم نشده رفته ایبخدا هر کسی از تو میپرسدمیگویم خدا رو شکر حالش خوب استسلام دارد خدمت شما...ولی اگر از تو حال مرا پرسی...
نوبت به عزیز دردانه های تابستان مردادی های مهربان رسید...جذاب ترین ویژگی شان وفاداری شان استزبانم قاصر است از گفتن وفاداری شان از بس که که این جماعت مردادی وفادار هستند...جذاب ترین غرور را مردادی ها دارندمیدانی چرا؟؟زیرا کوه غرورند ولیکن هیچوقت برای کسی که دوستش دارند غرور نمیگذارند...از چشمهایشان برایت بگویم نگاه به چشمهایشان که میکنی دلت ضعف میرود از این حجم از مهربانی و آرامش چشمانشان...فرقی نمیکند چشمانشان هر رنگی باشد باز هم می...
به تو قول میدهماز آن مرد هایی میشوم...که هر شب پشت سرت مینشیند و آن موهای خرمایی ات را میبافد و عطر موهایت را نفس میکشد...از آن مرد هایی میشوم...که وقتی خسته و کوفته از سر کار به خانه برگشتو در حال آشپزی بودی،تو را در آغوش بگیردو تمام خستگی از تنش بیرون رود...از آن مرد هایی میشوم...که پایه تمام شیطنت هایت است،وسط زمستان بستنی میخوریم،زنگ خانه ها را میزنیم و فرار میکنیم،برایت لاک میزنم،عصر های جمعه برایت آشپزی میکنم ،دامن گل گلی ات...
جان دلم... برو خدا به همراهت،دلواپس هیچ چیز نباش...دو سال که سهل است،یک عمر به پای تو میمانم مردِ زندگی من...هر کجا دیدی برایت سخت شدوسط میدان تیر...روی برجکمیان چله سرما و گرمایاد من باش...یاد منی که ثانیه شماری میکنم برای برگشتنتبرای بار دیگر در آغوش گرفتنتبرای آن دست های مردانه ات...جان دلم...تو را به خدا نبینم دلت بگیرد که دنیا بر سر من خراب میشودتا بوده همین بوده جانم،سخت نگیر...اصلا گاهی اوقات عشق به همین سختی هایش...
اولین چیزی که تو را شیفته یک آذر ماهی میکند خوش قلبی و بی آلایشی اوست...به این جماعت آذر ماهی صد ها بدی کن در عوض یک خوبی کنی تمام بدی هایی که کردی را فراموش میکنند انقدر که قلبشان رئوف و بزرگ استتو را به خدا دل این جماعت آذر ماهی را نشکنیداین ها مانند بقیه نیستند به روی تو بیاورند که فلانی جان من از تو ناراحتمبی سر و صدا بدون اینکه ذره ای بفهمی به یک گوشه رفته و در تنهایی خود میشکنند و میبارند...از قشنگی هایشان برایت بگویم که انقدر این...
جان دلم...بیا میان این همه قصه تلخ عاشقی استثنا باشیم...بیا قصه ما اینگونه به پایان برسدکه وسط یک روز سرد زمستانی که فقط خودم و خودت در پارک نشسته ایمدست در جیب کاپشن من کنی و ببینم حلقه ی پرنگین و زیبایی را در دستم انداخته ای...با ذوق نگاهت کنم...بگویی با من ازدواج میکنی؟بگویم جانم فدایت، نیکی و پرسش؟بیا قصه ما این گونه تمام شودکه صدای ساییدن قند ها بالای سرمانزیباترین صدای زندگی مان شودو وقتی عاقد میپرسد وکیلم؟ اصلا فراموش...
گاهی اوقات که مینشینم و با خودم فکر میکنمیه فلش بک به گذشته ام میزنممیبینم که خیلی از اتفاق های بدی که برایم افتادخیلی از گرفتاری هایمخیلی از مشکلاتمبرای تمام آن ها حکمتی بودهمیبینم اگر الان در این جایگاه هستمالان اگر چیزی بدست آوردماگر موفق شدمبخاطر صبری بودکه موقع مشکلات و غصه هایم کردم...فقط یک جمله بگویمخدایا حکمتت را شکر.......
و نوبتی هم باشد نوبت ته تغاری های تابستان است...شهریوری ها زرنگ وباهوش هستند واونقدر قوی اند که میتوانی باخیال راحت به آن ها تکیه کنی...نمیگویم عاشق نمیشوند نه...سخت عاشق میشوند ولی امان از آن روزی که عاشق شوند تازه معنی عشق و وفاداری را میفهمی... شهریوری یعنی خودش یه دنیا غصه در دلش هست اماباهمین وجود تمام سعیش رامیکند که حال تورا خوب کند...مراقب رفتار وحرف هایت باش ...خیلی مراقب باش ازچشم یک شهریوری نیفتی که وای از آن روز زمین وزمان وخدا...
جان دلم...بیا میان این همه قصه تلخ عاشقی استثنا باشیم...بیا قصه ما اینگونه به پایان برسدکه وسط یک روز سرد زمستانی که فقط خودم و خودت در پارک نشسته ایمدست در جیب کاپشن من کنی و دستم را بگیری و میان دستت چیزی را حس کنمدستم را از جیبم دربیاورم و ببینم حلقه ی پرنگین و زیبایی را در دستم انداخته ای...با ذوق نگاهت کنم...بگویی با من ازدواج میکنی؟بگویم جانم فدایت، نیکی و پرسش؟بیا قصه ما این گونه تمام شودکه صدای ساییدن قند ها بالای سرما...
حکومت اولین فرزند های پاییز،مهر ماهی های عزیز شروع شدوقتی پاییز عاشق و مهربان است شک نکن فرزندانش هم مانند خودش هستند...نمیدانم شاید راجع به مهربانیِ شخصیت های هر ماه از هر فصلی شنیده باشید ولیکن در مهربانی و خوش قلبی به امثال مهری ها پیدا نخواهی کرد...اصلا آقا جان از نام این ماه دیگر مشخص است مهر،مهربانی،عاطفه...این جماعت مهر ماهی خیلی صبورند،طوری که بعضی اوقات وقتی زندگی شان را میبینی با خودت میگویی یک آدم و این همه صبر؟؟؟مگر میشود؟؟؟...
شهریوری ها تولدتون مبارک و نوبتی هم باشد نوبت ته تغاری های تابستان است...شهریوری ها زرنگ و باهوش هستند و آنقدر قوی اند که میتوانی با خیال راحت به آن ها تیکه کنی...نمیگویم عاشق نمیشوند نه....سخت عاشق میشوند ولی امان از آن روزی که عاشق شوند تازه معنی عشق و وفاداری را میفهمی...شهریوری یعنی خودش یک دنیا غصه در دلش هست اما با همین وجود تمام سعیش را میکند حال تو را خوب کند...مراقب رفتار و حرف هایت باش...خیلی مراقب باش از چشم یک شهریوری...