پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
سلام به زمستان!آرزو میکنم نقاب برف های زمستان ،امسال زیباتر و رو سفید تر از سال قبل باشد چرا که طبیعت تازگی وسرسبزی اش به آن وابسته است.در این فصل سرد آرزو میکنم کانون خانواده تان گرم گرم باشد و قلب هایتان با گرمای عشق و دوستی به هم نزدیک و نزدیک تر شود.آرزو می کنم در زمستان پیش رو لحظاتی بی پایان از عشق و شادی را تجربه کنید و از آن لذت ببرید....
+میبینی/چیو+این آخرین دونه های برف رو...اینکه،این یعنی زمستون هم داره میره.../آره،حیف...من عاشق این فصلم.../ولی خب طبیعیه...هر،اومدنی یه رفتنی هم داره...یه روزهمه میرن،روح عزیزمون،یه روز،ترکمون میکنه،و تمام...+اعه...تلخش نکن دیگه!...اره،همه چی یه روز تاریخ انقضاش سَر میرسه،این تلخ ترین حقیقته... ولی،ببین من تا تهش باهاتم... از روح بهت نزدیک ترم.من شب و روز،با هر نفس کشیدن به تو و رویاهامون فکر میکنم. /میدونی چی دلم میخاد؟+نه چی؟...
دوزخ از سردی ایام بهشتی شده استمی کند جلوه گل فصل زمستان آتش...
زمستان را دوست دارم؛چرا که می توانم در لحظه به لحظه اش ببینم که سعی می کند به بهترین خود تبدیل شود.و دانه های برف که از قلب یخ زده اسمان فرو می ریزند.شاید ما اشتباه زندگی را فهمیده ایم. سرمایی که تا مغز استخوان نفوذ می کند،زیباست.با اینکه می دانیم بعدش قرار است از سرما بلرزیم، باز هم خودمان را در برف غرق می کنیم. زندگی به همین سادگی است... لحظه ای برخلاف میلت و لحظه ای دیگر با میل خودت به استقبالش می روی. زمستان آنقدر ها هم که به ...