پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
باران و من و تو دو به دو خوب استعاشق شدن اینگونه به تو خوب استلب های تو خیس و بوسه می چسبدیک نیمکت و با تو روبرو خوب است...
چشمان تو صد طعنه به شیطان رجیم است لب ها چو عقیق جگری، ناز و حجیم است اَستَغفُرُالله از این مدح که گفتممی بوسمت این بار، خداوند رحیم است!ارس آرامی...
گل من چشم مدهوشت گلوله ستهمان لب های خاموشت گلوله ستبرای کشتنم خنجر چه لازمانار زیر تنپوشت گلوله ست...
من با چشم ها و لب هایتانس گرفتمچیزی در من فرو کش کردچیزی در من شکفتمن دوباره در گهواره ی کودکی خویش به خواب رفتمو لبخند آن زمانی ام راباز یافتم...