متن مینا نیک خواه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مینا نیک خواه
بر شعله ی نفرت
آتش عشقت نشست
تا هر لحظه وسوسه کند
زمستان لبهایم را
برای جوانه زدن در لبهایت
مینا نیک خواه
دست هایم
لحظه شماری می کنند
برای به آغوش کشیدنت
تن شعرهایت
بوی غریبه می دهد...
مینا نیک خواه
سمت تو نه!
دست دلتنگی هایم را
دراز میکنم
سوی خاطراتی
که یادآور آغوش عشق ماست...
مینا نیک خواه
باید از این فصل دوری کنیم
من به زمستان میروم
تو در بهار
کنار شکوفه ی آرزوها
منتظر بمان
مینا نیک خواه
برای تو که درس عشق نمیخوانی
جریمه فقط بوسه می چسبید
اگر ماندنت تا مجهولات نرسیدن را
کنار میگذاشت
مینا نیک خواه