پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
سه چیز بسیار سخت هستند: فولاد، الماس، و شناخت خود....
چقدر سخت بود مادر به یک مشت خاک روزتو تبریک گفتم...
بیرون کردنت از زندگیم سخت بود ولی لازم بود...
سختست بگیری خبر از حال کسی کهاز اینکه تو باشی و نباشی نگران نیست...
از نمک نشناس ها آزار دیدن سخت نیستدرد دارد خوردن زخم از نمک پروردهای...
من یک آذرماهی هستمدرسته زندگی سختهاما از من سخت تر نیست....
ای نفس گیرترینحادثه فصل خزان من به اسمت برسم سخت نبارم سخت است.....
سخت می خواهم که در آغوش تنگ آرم تُراهر قدر افشرده ای دل را ، بیفشارم تُرا...
سخت میشهوقتى رویاتو با یکى میسازىو با یکى دیگه زندگى میکنى.....
ندیدنت سخت است اما همین که میدانم هستیو حالت خوب استدنیایم زیباست......
سخت نیست. بعد از تو هیچ چیز سخت نیست...
تو را من سخت محتاجم...
باید رفت !و این لغت رفتنچقدر سخت است......