و من هنوز هم به یادت زیر باران آرام و بی صدا خیس میشوم!
آمدی زیرچترم نه برای همراهی بامن بلکه فقط خیس نشوی باران که بندآمد توهم رفتی بدون خداحافظی
کاش روز رفتنت آن روز بارانی نبود از همان روزی که رفتی خیس بارانم هنوز
نیمکت/بو می کشد/تنهایی را/پارک/خیس شده است
خاطرات عطر میپراکنند وقتی شهر خیس میشود.
با صدای گریه ی ابرها جوانه ی اندوه زد خاطرات خیس خورده ای