پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
در من از " تو" ؛ یادگار بوسه هایی ماندهالحق شاهکار...!...
حتی اگر نباشم چشمِ دلم دنبال آغوشت همیشه دو دو می زند..! ️️️...
حواسم پرت آغوشت بودآفتاب، لبهای ماه را بوسیدو صبح شد.!️️️️...
پل میزنم از شب به جزیره ی متروکِ عاشقانه های جنوبِ آغوشت!️️️...
دلبر جان هر صبح به وسعت عشقماندوستت دارم برای بوسیدن تو ماه را پنهان میکنم خورشید را نوازش میکنمتا بیدار شود....صدای قناری را میبوسم وبرای دیدنت از پنجره قول میگیرم و به گلدانش قول ِ آفتاب می دهم...هرصبح به وسعت آغوشت دوستت دارم دلبر جان..... ️️️...
عشق اگر شاهکار خلق ِ صحنه ها با عبور از لحظه هاستمن شب به شب میان بازوانت خلق میشوم از نو...️️️...
چون شب برسد با تو که آرام بگیرمهی ناز کنم ...بوسه بخواهمدو، سه، صد، کام بگیرم. !️️️...
.چهار فصل نگاهت را دوست دارم، اما برای...شهریورِ آغوشت دلتنگم..! ️️️...