شنبه , ۳ آذر ۱۴۰۳
در آغوش شب، ستاره ها رقصانندپرتوان و خیره کننده در آسمانندکهکشانی از رنگهای خیال انگیزبازویی بسته از جواهرهای زیباستدنیا در این بی پایانی، یک جواهرگاهکه هر نگاهی، جادویی از دیده ما می افتددر آغوش شب، ستاره ها و کهکشانآغوشی دنیایی است که هرگز تکراری نیست...
از دل آفتابگیران موزون بربَرمی خیزددر آغوش شب، که زمین به ستارگان بَرمی خیزد...