متن تنهایی عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات تنهایی عاشقانه
سوختیم از اضطراب عشقی که بهر ما تسکین نداشت
خاطرمان ملول گشت و جانمان گرفت و لب نگشودیم
تو از بهانه یِ غربت
من از ترانه یِ محنت
اگر که جذر بگیریم؛
پیامدش شود عزلت.
درونم پر ز دلتنگی ایست، ولی چشمم نمی بارد.
آرزوهایم را هرس کرده ام.
جز بودن با تو دگر آرزویی ندارم.
در دلم هستی و انگار از این بودن خود بی خبری.
۰۰بَدَل به باد شدم، دلخوشم به اینکه فقط
مرا قلمرو گیسوی تو وطن شده است۰۰۰۱
🌙
من
ماضی بعیدم و
گُم،بین جمله هات
اما تودر مضارعِ من
فاعلی هنوز
بیدار مانده ام
که تو را مثنوی کنم
آسوده تر بخواب!
عزیزِ دلی❤️ هنوز ...
نیازم به تو
نه از سرِ تنهاییست
نه بهانهای برای شعر
چیزیست
میانِ نبضِ کندِ غروب
و صدای نامت
که بیدلیل
در ذهنم تکرار می شود
در صفرِ عاشقی،
احساسِ پریشانم،
گیسو میگسترد،
تا در بستری،
از جنسِ عاطفه،
در سینه بفشرد،
آرامشی محض،
به توانِ بینهایت صفر را!
یکی باید بیاید تا بفهمد،
پیامِ شعرِ احساسِ دلم را...
جای خالیت را، با خاطراتت پر کرده ام.
تّوّیّےّ بّهّاّنّـّہّ ےّ غّرّوّبّ خّوّرّشّیّـّבّ
بّیّاّ تّاّ خّوّرّشّیّـّבّ بّاّزّ طّلّوّعّ کّنّـّבّ
تنهایے را בوست בارم
ـ؋ـقط خوـב باشم رهااز همـہ ے وابستگے ها
کرکرـہ اـ؋ـکار را قـ؋ـل کنم
صـבاها בر سکوت مطلق غرق شـבـہ باشنـב
چشمانم را بنـבم قلبم آرام باشـב
ارامش را בر روانم مهمان کنم
روحم בر حال پرواز باشـב
چشمانم را کـہ باز میکنم اسمانم پر مـہ باشـב...
تو نخواستی ریشه بدی، من اما هنوز با ساقهی صدام به سمتِ نورِ تو کج میشم...
از این میخانه ها دل می کنم، بی هیچ تردیدی
برای عاشقِ تنها، شرابِ خانگی بهتر
لمس لبهای تو در کنج خیالم آرزوست.
مراشوراست ونشاط وتنهایی
و لبخندهای گمشده
درهمین نزدیکی شهر گریه ها
درشهر ی که هرشبش گویی هزار و یک شب است
و رنگین کمانی از آشوب دلها و رقص شاه پرکهای رقصان خیال
خواهش های شبانه ام نیازمن است در اندیشه تو با یک دنیای ممنوعه
شاید با تو به پایان برسد، این همه دلتنگی من.
همه چیزی تکراری بود، جز بودنت.
نیازمندم به یک آغوش، به یک بوسه، به یک تو.
من به آینده ی بی تو، اندکی بد بینم.
گاهی عشق همان،
فرصت بوسیدن لبهای کسی هست که نیست.
مرا دریاب، گاهی در میان خاطراتت.