شبیه ی اسبانِ وحشی بود/ با بوسه ای/ رام شد!
دنیا برای تماشای تو اتفاق افتاد!
آمدم نبودی برگشتم بدون بوسه
برف آشفته/ میبارد درونم پشت ِپنجره/ یخ میزند/تنهایی
بهشت چه کوچک میشود وقتی تو را در آغوش میگیرم.
شادمانی /گم شده است/کوچه ها/پُراز اندوه و دلتنگی/چقدر/در خیابان/مُرده ریخته است
نیمکت/بو می کشد/تنهایی را/پارک/خیس شده است
سُرخیِ پیراهنت / که پاشیده شد /خیابان / شکوفه زد!
گنجشک/می خوانَد/گلوی پنجره /می شکوفد/سپیدی/جارو می کشد/کوچه ها را
هنوز/ سکوت/ ریخته در خیابان/پرت می شویم/ از این سکوت/به آن سکوت