دوشنبه , ۵ آذر ۱۴۰۳
خدایا بهتر از بهشت چه داری برای زیر پای پدرم؟...
پدرم هر کجا باشی آنجا بهشت من استروز پدر به بهترین پدر دنیا مبارک...
Heaven is a place on earth with youبهشت یہ جاییہ روے زمین با تو......
نه کنجکاو دیدن بهشتم ، نه نگران جهنم چرا که من هم خندههای مادرم را دیدهام ،و هم گریههایش را ... مادر مظلومم روزت مبارک...
عجب دنیاییستآدمى همیشه یک نفر را کم داردکه اگر همه دنیا هم کنارش باشندبدون او احساس تنهایى مى کندآخ که نمى دانىبودنش عین بهشت است ونبودنشجهنم تر از جهنم...
تنت قدمگاه آغاز بودنم شد آغوشت بهشت من است مادرم دوستت دارم روز فرخنده و پر میمنت مادر مبارک...
تو وقتی هستی،ثانیه به ثانیه این زندگی معمولی میشه،بهشت...
٩ ماه در شکمش٢ سال در دامنش ویک عمر در زندگیاش چیز دیگری نداردبرای اثبات محبتش ؛بهشت که هیچ همه ی آنچه که هست را باید زیر قدمهایش بدانی.روزت مبارک مادر...
به گمانم بهشت هم خشکسالی است،این را از کف پای ترک خورده ی مادرم فهمیدم...
آسمانی پر از ستاره، دشتی پر از گل،تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا داردبه مادرم…که مهرش تا ابد در دلم جای دارد.روزت مبارک مادر عزیزم...
به جرم اینکه بهشت زیر پایشان بود دنیا را برای خود جهنم کردند !به سلامتی مادرها …...
مادر! من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم ،زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی به خاطر من …...
توی بهشت هم اگر بی رضایت خودت بروی، برایت بدل میشود به جهنم ! چرا روزگار را به خودت سخت میکنی ؟ اگر دل ببندی، هر خراباتی یک بهشت است ......
دلم هوسِ بویبهشت را ڪرده استگردنت را ڪمے نزدیک میآورے ؟️️️...
از اولین باری که بوسیدمش.فهمیدم حق با مادرم “حوا” بوده..گاهی بعضی ممنوعه ها ارزش رانده شدن از بهشت را هم دارند......
کسی که بهشت را بر زمین نیافته است، در آسمان نیز نخواهد یافت...
رفیق خوبدنیا تو بهشت میکنه......
ﺷﯿﺦ ﻣﺎ ﻣﯿﮕﻔﺖﺩﺭ بهشت شراب ﻫﺎﺋﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭﻧﺪ ﻣﺴﺖ ﻧﻤﯿﺸﻮﻧﺪﻣﺮﯾﺪﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﻧﺪ؟ﺷﯿﺦ سر خود را خاراند ﻓﮑﺮﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖﺑﺨﺎﻃﺮ ﺁﻧﺘﯽ ﺍﮐﺴﯿﺪﺍﻧﺶ | چوپون |@Not_Sheep ...
می دانی از وقتی دلبسته ات شده امهمه جابوی بهشت می دهد؟...
دوباره بهار_______روزی پرندهها با ساقههای سبز به منقار، میرسندو بر سفالهای آبیِ روشنتصویرِ بالهای پُر از رقص میکشندبر فرازِ باغهادر پشتِ این زمانبرگهای لیمو دوباره برق میزنندو از دوردست، عطرِ نعنابوی بهشت را میآوردو باد مثلِ پرندهای که نغمه نخواندهمحو میشود ...و کنارِ خورشیدِ سرخفامِ غروبدرختِ روشنایی میافروزد ......
ذرات برف همچون بوسه هایی هستند که از بهشت آمده اند...
بهشتچه کوچک میشودوقتی تو را در آغوش میگیرم....
مقیم کوی تو تشویش صبح و شام نداردکه در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی...
یه خانواده خوشبخت و شاد ، بهشت زودتر از موعد است...
دختر عزیزمزیباترینمروزی که تو را در درونم حس کردمحس گرمی تمام رگ هایم را پر کردگویا دوباره عاشق شده بودمدختر کوچولوی من .. دنیای من..تو وصل بودی به بهشت، و من وصل شدم به تو!!و بهشت اینگونه کشیده شد به زیر پاهایم...
سلام دختر اردیبهشت ممنوعمنگاه آخر حوا . بهشت ممنوعم...
بهشت یعنىیک نفس عمیقدر هواى تو....!️️️...
از وحشتناک بودن ازدواج همینقدر بگم که: هم باید واسه شوهرت دلبری کنی هم خانوادش! هم از عروسای فامیلِ شوهر خوشگل تر و کدبانوتر و سرزبون دارتر باشی! اگه جاری داری باید هی رقابت کنی که عروس محبوب تو بشی ! خلاصه هی باید با دغدغه زندگی کنی در نتیجه خونه ی بابا بهشته ...
در دنیایِ من یک تو کافی است تا بهشت را همین حوالیِ خودم شانه به شانه یِ دوست داشتنِ تو تجربه کنم... چه خوب که به دنیا آمدی تا تمامِ دنیایِ من باشی، بمانی برایم...تولدت مبارک دلبر جانم...
بچه ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ؟ ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮﻥ ﺟﺪﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﯾﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻦ؟ﺑﺎﺑﺎ ﻣﯿﮕﻪ: بچه ﺟﻮﻥ ﺍﮔﻪ ﺯﻥ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮﺷﻮﻥ یه ﺟﺎ ﺑﺎﺷﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﺑﻬﺸﺖ نمیشه!میشه همین جهنمی که هست...
بدون تو خانه خالی از هر شور و جنبشی ست، به خانه می روم … نیستی و انگار چیزی گم شده ست.. برگرد تا خانه بهشت شود ای صاحب زیباترین چشم های جهان، برگرد تا دوباره نفس های من آغاز شود عشق شیرینم...
فارغ ز بهشت و دوزَخ ای دل خوش باشبا درد و غَمش که یار دیرینهٔ ماست ......
قطار سمت خدا مى رفت ...همه سوار شدند ، وقتى به بهشت رسید ،همه پیاده شدند ...یادشان رفت که مقصد خدا بود ، نه بهشت ...!آدمى همین است ؛مقصود را به بهترى مى فروشد ،یار را به زیباترى ...!...
بیهوده انتظار تو را دارم دانم دگر تو باز نخواهی گشت هر چند اینجا بهشت شاد خدایان است بی تو برای من این سرزمین غم زده زندان است ....
هربار می خندیخدا که اون بالای بالا نشستهاز خودش میپرسه:بهشت اینجا بودیا اونجا ...؟!...
ذرات برف مانند بوسه هایی هستند که از بهشت آمده اند...
طلوع تویی صبح تویی آفتاب ڪن در وجودم صبحگاهم بهشتی استبا صبحبخیرهایت...️️️...
حاضرم در عوض دست کشیدن ز بهشتتو فقط قسمت من باشی و من قسمت تو ......
اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه زندگی نباشد،صدای آب هرگز زیبا نخواهد شد.. آرامش، رهایی از طوفان نیست!بلکه آرام زندگی کردن در میان طوفان است...به همین دلیل : بهشت مکان نیست، زمانی است که زیبا فکر میکنی... وجهنم هم مکان نیست!زمانیست که افکارت دنیایت را به آتش کشیده اند......
بهشت من اینجاست سرم کنار گردنت؛ عطر نفسات تو صورتم️️️...
زندگی فرصتی برای رهایی از تعلقات است. کولهبار مسافر هرچه سبکتر باشد بهتر است. از اینکه عزیز رهپوی وادی عشق مادر با جان برابرتان جز محبت ماترکی نداشت، بر خود ببالید که بهشت عدن در انتظار اوست....
با تو هر بار سلام وبا تو هر صبح بهشت...خیرِ هرروزِ من از بوسه ات آغاز گرفت️️️...
...
هم مسیر بهشت من و تو عشقِ جدا شده از دلهره ......
خواهر داستانش با همه فرق داردموجودیست که بوی مادر میدهدمانند پدر، کوه میشود پشتت و می ایستدبرادر گونه رویت غیرت و حساسیت داردمیتوانی روی رفاقتش تا ته دنیا حساب باز کنیبنظر من گاهی میشود گفتبهشت زیر پای خواهر است......
من تو را لمس نمیکنممن تو را زیارت میکنم....تو بوی بهشت... نه تو خود بهشتی...️️️...
آن بهشتی که همه در طلبش معتکف اندمن کافر همه شب با تو به آغوش کشم...!...
در خانه ما هیچکس اعصاب ندارد پدرم اگر اعصاب داشت به جنگ نمی رفت، نمیکشت ،نمیمرد مادرم ابروهایش را بر می داشتو کمتر سر نماز با خدا درگیر می شد .اسباب خانه یمان از ترس برادرمپنهان نمی شدند ،یا فرش ها مدام ترس از سقوط سیگارها نداشتند .میگرن ها از گریه های خواهرمسر درد نمی گرفتند .قسم می خورم اگر سگ هاصدایشان بجایی می رسید،ادعای حیثیت می کردند از اخلاق من. آقا در خانه ما هیچکس اعصاب ندارد .قسمی باهم نداریم ،که مانده است...
دلبریحتا در بهشت زهرا.وقتی در جامهی سیاهتبا چشمان غمزدهمُردهای را مشایعت میکنی،تمام آمپلیفایرها لال میشوندو من از یاد میبرمجنازههای ترمهپوشی راکه با صفی از لباسهای سیاهِ بدرقهگراز کنارم میگذرند.بر سنگِ هر گوری قدم میگذاری،می دانم آن مُردهبه بهشت میرود.میدانم قاریانِ کور حتادر پشتِ عینکهای سیاهشاناز زیبایی تو باخبرندو کودکان گلفروش- بیخیال شکمهای گرسنهی خود-آرزو دارند تمام گلهای سرخشا...
دوزخ از تیرگٖی بخت درون من و توستدل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت...