شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
جمعه!شوخىِ نابجاى غروب با غربت و تنهایى...آسمان قانونِ دلتنگى را مى داند!همین است که مى باردو مى باردو مى بارد......
میشه باشى؟ میشه وقتى حالم بده و دارم دفترچه تلفنم رو مرور مى کنم تا به یکى زنگ بزنم و فقط دنبالِ یه گوشم اما هیچکس رو پیدا نمى کنم، تو باشى؟ میشه گاهى فقط یه اس بدى که حالت خوبه، تا من دلم گرم بشه که یکى به فکرمه، که یکى دوسم داره، که یکى مى دونه من الان تو چه حالى ام...میشه؟ میشه به من اجازه بدى که گاهى واست شعر بنویسم، که گاهى تورو مخاطب خودم قرار بدم، که وقتى مى گم چشمات، چشماى تو منظورم باشه...میشه؟ میشه گاهى صدات بزنم و تو بگى جانم؟ اما من ج...
تنهایىدوست داشتنى نیست اماخواستنى تر از تمام دوستت دارم هاى مسموم استمگر تا کجا می توانی به دلت بگوییببخشید که باورم شد ..!...
ماه منتو دعاىِ پاییزىِ منىمستجاب شوبیاکنار تنهایى ام بشینبا تو اعجاز آغاز مى شودمنسبز خواهم شد...
من یک زن موفقمحتى اگر نوازش هاى مردانه اى لا به لاى موهایم گره نخورده باشد ! حتى اگر به تنهایى ، تمام معادلاتِ نگرانى هایم را حل کرده باشم و ردپاى هیچ مردى در حافظه احساسم دیده نشده باشد. من یک زنم ! همانى که اگر نباشد جنس دنیاى تمام مردان دچارِ بى رنگىِ مُزمن میشود !...
عجب دنیاییستآدمى همیشه یک نفر را کم داردکه اگر همه دنیا هم کنارش باشندبدون او احساس تنهایى مى کندآخ که نمى دانىبودنش عین بهشت است ونبودنشجهنم تر از جهنم...
There’s a place I go toWhere no one knows meIt’s not lonely,It’s a necessary thingIt’s a place I made upFind out what I’m made ofThe nights are stayed upCounting stars and fighting sleepیه جایى هست میرم، که هیچکى منو نمیشناسهحس تنهایى نمیکنم، این لازمهیه جاییکه خودم ساختمش، توش میفهمم وجودم از چیهشبها توش بیدار میمونمستاره ها رو میشمارم و با خواب میجنگم...
از زخم های کوچک است که انسان می نالد وقتی ضربه سهمگین باشد لال می شود آدم...!...
بی تو ؛منخاصترین خاصیتمتنهاییست......
من همونیم که تو جشن تولدش هم غرق خوشحالی نمیشه...
چقدر بده که تا جایی با آدم دوستین که گزینه ی بهتری نیست ...بعد که یکی میاد با شرایط بهتر پشت میکنید به ما ......
همه عاشق شدن را بلدند، اما فقط تعداد کمی هستند که بلدندچگونه در عشق با یک نفر برای مدتی طولانی بمانند......
بیا بیا که شدم در غم تو سوداییدرآ درآ که به جان آمدم ز تنهایی...
تو مثل لاله ی پیش از طلوع دامنه ها-که سر به صخره گذارد غریبی و پاکیترا ٬ ز وحشت توفان ٬ به سینه می فشرمعجب سعادت غمناکی!...
نوشتن برای تو وقتی ندانی که برایتنوشته ام به چه درد می خورد؟...
تنهایى بد نیست،اما خوب هم نیست،تنهایى همه چیز را در دراز مدت بى دلیل مهم مى کند.تنهایى باردار است و مدام در حال زایمان، وسواس، نفرت، خشم، اما بچه هاى خوب هم زیاد دارد، آرامش، سکوت، فکر، حتى بچه خوب ها در تنهایى من بیشترند...اما وقتی یک نفر که تنهاییش را با شما نصف کند، نعمت بزرگى ست!یک نفر باید باشد که در زندگى کنارتان باشد، اما تنهاییتان را از دست تان نگیرد!...