آدمیزاد به
پول
شهرت
سواد
قدرت
نیست
آدمیزاد به شخصیت می باشد...
دشمن قلب زبان هست
اگر درست کنترل نشود
زندگیت از دست میره...
قلب زخمی میان
گلزارهای شیطانی
میان صدف های
زرین طلای کمیاب...
سخت می گذرد این غم
دراین سازش روزگار
همراه خون دل های بی امان...
مغز پر درد
همراه قلب پرخون
با دل پرزخم
همراه زبان پر نیش...
موش میخ کوب
همراه علف تازه
در چاه تاریک
ردپای کبوتر...
نم باران
غصه هارو باخودش برد
ولی یادگاری برام گذاشت
قطره هاش پیشم موند...
خندان روزگارم ....
غم دردلم .....
گل کمیاب...
درختان فراوان...
عجب روزگاریست............
قلبت را سیاه نکن
قدرش را بدان
کسی جز او به یادت نیست.........
سلاح من قلم است
که می تواند دنیا را هوشیار کند
جهان را بیدار ....
جنگ را خاموش سازد...
شکلات تلخ
شاکی میشه که لال هستم
توان ندارم تازه هستم
لهستان رودوستدارم
خرمالورو بدم میاد ..........
کاش چرخ روزگار به حال ما خوش بود
در این زمانه بی رحم ........
سخت است دراین روزگار مهربانی پیدا شود کاش میشد مهربانی ها زیاد بود......
جواد کاظمی نیک...