آدمی که غرق شود قطعا می میرد چه در دریا چه در رویا... .
آرامشی که امروز دارم ؛ مدیون انتظاریه که دیگه از کسی ندارم...
واسم بجنگ... گیر افتادی واست جون می دم حله...؟
وقتی یه دختر حسودۍ میکنہ دیگہ نیازۍ نیس بگہ دوستت دارم
مثلا اونقدر بهش فکر کنی که تا میخوای یکیو صدا کنی،اشتباهی اسم اونو بیاری
بعضی اتفاقات شبیهِ واکسن میمونه! اولش کمی سخته ولی قوی ترت می کنه...
اینکه آدم نمیتونه حرف بزنه و همه چی تو مغز خودشه یه نوع از مرگه
تُ که میگفتی دیوانه ی چشمانِ منی این چه چشمیست که حریف رفتن تُ نشد!؟
Im not ok without you.. من بدون تو خوب نیستم..
دلم از کسی بگیرد پاکش میکنم گاه اشتباهش را گاه خودش را
این روزها میگذره ولی یادمون میمونه کی از جونش گذشت کی از جیبش گذشت...
من زندگیم ک هیچی خودمو بت باختم
با هم دیگه خندیدیم، تنها گریه کردم...!
مخدر خنده هاش فقط منو نعشه میکنه...
چشاش هم اعتیاد آور بود هم توَهُم زا...مثلا همش الکی توَهُم میزدم دوسم داره
چه نسبتی باهاش داری؟ نسبتی باهم نداریم اما همه فکر و حواسمه
تو هیولای ترسناک مغز منی
یِه روز تمام راه هایی رو که با قلبت رفتی با عقلت برمیگردی !
تو بگو طلاست وقتی از چشم اسفندی افتاد قاطی آشغالاست....
سردیه هوارو ترجیح میدم به گرمیِ دستای کثیف...
وقتی که یادم میاد واسه رسیدن بهت چه کارایی کردم و ندیدی حالم از خودم بهم میخوره
درداتو دورت نچین که دیوار بشن، زیر پات بچین تا پله بشن!
باران که شدی مپرس این خانه کیست سقف حرم و مسجد و می خانه یکیست
میخواستم تو دلت برج بسازم دیدم شهرداری اومده میگه اینجا مکان عمومیه!