پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
می دونی رفیق...بعضی از دلخوشی ها خیلی کوچیکه،اما پر از عشقه، مثل یه شاخه گل...بعضی از دلخوشی ها،خیلی کوتاهِ مثل هوهو کردن فاخته ایی که نشسته لب پنجره ی اتاقت... بعضی هاشون،بی نهاااایت شیرینه شبیه بازی قشنگ دختر بچه ها...بعضی از دلخوشیا پر از هیجانهمثل برنده شدن تیم فوتبال محبوبت؛دلخوشی ها، رنگ و جنسشون فرق دارهعطرشون فرق داره بعضی دل خوشی ها مجازیهاما،واقعی حال دل آدم رو خوب میکنهبعضی دل خوشی ها شبیه توعهشبیه...
آدمی تا که قدم برتن دنیا زده استزندگی مشت خودش را به سرِما زده استمیوه ی تلخ از آن روز نصیب من و تست که پدر دست برآن شاخه ی بالا زده استزندگی چیست؟همان قصه ی طوفانی نوحپدری با غم فرزند به دریا زده استخشت خشت دل ما خانه ی ابلیس شده کجیء باورمان سربه ثریا دزده استهی شکستیم و شکستیم و شکستیم ولی بازچرخ با خشم خودش باز تبر را زده استبعد ازین دل خوشی ام آمدن آن اجلی ست که خودش بر ورق مرگ من امضا زده است...
تا حالا به دل خوشی های کوچیکتون فکر کردید؟به همونایی که هرروز میبیند و خیالتون راحته برای همیشگی بودنشون، و برای همین یادتون میره شکرگذارش باشید!.این دل خوشی ها برای هر آدمی متفاوته!مثلامن به صدای مادرم معتادم و هرروز میشنومش...به خنده ی پدرم نیازمندم و هرروز میبینمش...به نگاه برادرم وابسته ام و هرروز دارمش...من چای گرمم رو توی بالکنی میخورم، که میتونه برام حکم بهشت رو داشته باشه!من طعمِ رفاقت رو کنار آدم های واقعی میچِشم!من م...
تصمیم بگیر با دل خوشی هایِ ساده معادله پیچیده یِ زندگی را دور بزنیدر خنده اسراف کن و به غم پشت پا بزنبا باران هم آواز شو و بگذار خورشیدِ تنت را لمس کندبه دورهمیِ دوستانت نه نگو و برایِ بودن در شادی ها بهانه نیاورگذشته را به دفترِ خاطراتت بچسبان و از دلخوشی هایِ بندانگشتی ساده نگذرمورچه ها را با هم به جدال بیانداز و برایِ گربه همسایه غذا بگذاراز درختِ توت بالا برو و برایِ بازیِ ابرها دست تکان بدهبا سایه ات شکلک بازی کن و در سرزمینِ ت...
امروز که نیامدبنظر می رسدفردا نیز بیایدواگر نیایدروز دگر خواهد آمددل خوشی امشمارش روزهایی ستکه قرار است بیاید...
همه دل خوشی ام آخر شب ها این استدو سه خط با تو سخن گفتن و آرام شدن...