متن راز نهان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات راز نهان
تو را دوست نمیدارم آنگونه که گلی نمکین را،
یا یاقوتی سرخ،
یا تیغِ میخکی که آتش را در جهان میپراکند؛
تو را دوست میدارم آنگونه که آدمی
چیزهای نهان و تیره را دوست میدارد،
در ژرفترین خلوت، میان سایه و جان.
تو را دوست میدارم چون آن گیاهِ گُلنکردهای...
دوش در حلقه ما زمزمه و نای تو بود
دل ز هر حلقه زدی، شوق تمنای تو بود
در شب تار غمت، ماه فروزنده من
نور چشمم همه از پرتو سیمای تو بود
چون صبا بوی تو آورد به هر کوی و گذر
دل من واله و شیدا ز سودای...
درسینه نهان کردم راز دل ویرانم
تا کس نشود آگاه از حال پریشانم
هر چند گریزی نیست ازتیر بلای تو
من باز به شوق تو هر روز غزل خوانم
مشتاقم و مهجورم بی خوابم وآشفته
یارب نظری فرما بر مستی وحرمانم
اعظم کلیابی بانوی کاشانی