در گذر زندگی، پیچیده راهی پرغبار حلقهی زلف نگارم، روشنیِ باور است گاه گم میشوم از خویش در این دشت فریب لیک یادش در دلم چون آیهای از کوثر است بر لبش خاموشی اما در نگاهش گفتگوست سکتههای چشم او افسونگرِ این شاعر است زهرِ هجرش ریخت در جانم شراری...