من نکنم نظر به کس جز رخ دلربای تو
او ز من رنجیده است آن دو چشم نکته بین و نکته گیر در من آخر نکته ای بد دیده است من چه می دانم که او با چه مقیاسی مرا سنجیده است من همان هستم که بودم ، شاید او چون مرا دیوانه ی خود دیده است بیوفایی می...
هیتلر موسولینی استالین ناپلئون همه احمق بودند کدام مرد عاقلی بجای بافتن موی معشوقه اش عمرش را صرف جنگ می کند ...!؟ __
همیشه با منی ای نیمه ی جدا از من بریده باد زبانم ، چه ناروا گفتم تو نیمه نیستی ای جان تمام من هستی
دل ندادم تا فراموشم کنی با غم و غصه هم آغوشم کنی جام می گیری ز دست هر خسی کی به حال این دل ما می رسی؟
جز یاد تو بر خاطر من نگذرد ای جان
تو مرا زمزمه کن تا دلم آرام شود ...
دیشب قصه ات را برای کسی روایت کردم دیشب هزارمین شبی بود که دوباره عاشقت شدم دوباره عاشقت شدم
شب ها دو لب من، به هم از ناله نیاید تا او همه شب خفته دهن بر دهن کیست
تا نفس کشیدن دارد نفسم حرام باد ، گر جز نام تو، یاد من باشد تا چشم توان دیدن دارد کور شود چشمی که غیر تو دیدن دارد
امروز هم می خواستم بگویم ! دوستت_دارم_... درست_مثل_دیروز_یا_حتی_قبل_تر اما_نمی_دانم_چرا یک_روز_می_شود_سلام یک_روز_می_شود_مراقب_خودت_باش یک_روز_می_شود_، هیچ_بگذریم اصلا_لعنت_بر_مخترع_غرور
بیا به جنگ تن به تن شلیک خنده از تو رگبار بوسه با من
بی تو من چیستم ؟ ابر اندوه بی تو سرگردانتر از پژواکم در کوه گرد بادم در دشت برگ پاییزم ، در پنجه ی باد بی تو سرگردانتر از نسیم سحرم از نسیم سحر سرگردان بی سرو سامان بی تو اشکم دردم آهم آشیان برده ز یاد مرغ درمانده به...
از میان دوستت دارم های گاه و بی گاهی که شنیده ام عجیب عاشق دوستت دارم های توام ... که هرگز نگفتی ... !
از تب آن دو لب چون عسلت عمریست که می سوزم و درمانم نیست
این من ، با هیچ تویی غیر خودت ، ما شدنی نیست
موهایم را بباف... ای دستانت گره گشای روزگارم !
من پر از درد توام بیمار میدانی که چیست ؟
گاه چنان دوست دارمت کز یاد می برم که مرا برده ای ز یاد
گر ز مسیح پرسدت مرده چگونه زنده کرد بوسه بده به چشم او بر لب ما که این چنین
من فقط به چشمان تو مؤمن هستم من فقط به قلب تو مومن هستم و جز قلبت هیچ خدایی ندارم من نه به شیطان باور دارم و نه به جهنم و عذاب آن من فقط به چشمان و قلب شیطانی تو مؤمن هستم
بیا ذوب کن درکف دست من جرم نورانی عشق را مرا گرم کن
وقتی نیستی بیشتر از تو می ترسم نبودنت شکل نابودیست وقتی نیستی گویی تمام دیوارها خراب می شوند
تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم تو را به جای همه روزگارانی که نمی زیسته ام دوست می دارم تو را برای خاطر دوست داشتن دوست می دارم