نوشتن کار توست کمی بخند حتی شده بی دلیل که نستعلیق لبانت دیدن دارد
لب هایت را جلو بیاور میخواهم چای " پنجشنبه ام " را شیرین میل نمایم درست شبیه طعم لبانت
صبح های با تو نفس در من جان می گیرد و به غیرت چشمهایت عشق بر لبانم گل می دهد ... ️️️
صدایت ساز را می رقصاند و نگاه به لبانت بوسه را مقدس می کند ...!!!
از سایش لبانت بر لبانم جرقه می زند عشق! و من به دست چینی تمشک های سرخ روی می آورم! شیرین تر از آن چه کامم را شکر ریز می کند، از بوسه های تو ...
تا لبانت باز شد طعمِ عسل، از دست رفت!
تمام می شوم اگر در غیابم لبانت چیزی جز دوست داشتن مَرا ببوسد ...!!!
و لبانت را چون حسی گرم از هستی به نوازشهای لبهای عاشق من بسپار...
تو را عاشقانه می بوسم تا با گرمی نفسهایم ، به لبانت جان دهم و با گرمی نفسهایت ، جانی دوباره گیرم دوستت دارم با همه هستی خود ، ای همه هستی من و هزاران بار خواهم گفت دوستت دارم را