پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
عید من بهار لبخند توست که بذر عشق را شکوفا می کند...
عشق تویی کههر عید نو میشوی در من...
به گمانم عید به دیدار خویش بروم.....
عید هر کس آن مهی باشدکه او قربان اوست...
عید یعنی تو آغوش شوی من لبخند ،،،️...
چون نباشی تو چه عید است و چه نوروز مرا ...! ...
اگرچه آخر اسفند اول عید استبهار، اول اسفند میرسد از راه...
اسفند رسید و دل من خانه تکاندهستبادا که شب عید، خریدار تو باشم...
عید من وقتیست کههلال لبخند تو را ببینم......
تولد عیسی مسیحخبر بدید به هر کساین عید مسیحی هاستبهش میگن کریسمس...
لطفی ندارد هفت سین ها بی سلامَ ت...وقتی نباشی عیدها هم بی بهارند......
لباسی کهنه سهم ماست هر سال ؟؟که عید از آن مانکن هاست،هر سال !...
تو متولد می شوی در چند قدمی عید . . پس شاد باش که نوید بخش بهاری !...