مهربونا تنها مشکلشون اینه که فکر میکنن، بقیه هم مثل خودشون مهربونن...
درنگ کسى رو قضاوت نکن، فقط براى اینکه گناهانش با گناه هاى تو فرق داره...!
گاهی بهترین وسیله برای فراموشی، دیدار دوباره است!
عید من آن روزیست که زحمت یک سال دهقان شام یک شب پادشاه نباشد ...
بغل کن مرا چنان تنگ که هیچکس نفهمد زخم.... روی تن من بود٬ یاتو
️️️️️️دوریِ راه به نزدیکیِ دل چاره شود...
کیستی که من این گونه به جد در دیار رویاهای خویش با تو درنگ می کنم …...
شعر خواندم که تو را از سر خود اندازم تو خودت شعر شدی در سر من افتادی
عشق شادی ست عشق آزادی ست عشق آغاز آدمیزادی ست
معشوق من شعر است و هر شعر وقتی نوشته میشود یک وصال است .
نگاهت آباد ای عشق! اما، پلک بر هم زدنت خانه خرابم کرده است
وفاداری چیز بدیه. وقتی وفادار میمونی همیشه تنهائی...
گر عشق من از پرده عیان شد عجبی نیست پوشیدن این آتش سوزنده محال است...
با آن همه دلداده دلش بسته ی ما شد ای من به فدای دل دیوانه پسندش.....
کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست... هیچ بازار چنین گرم که بازار تو نیست...
حتی دشمنا هم می تونن به هم احترام بذارن...
این سکوت یک جور زبانی است که ما نمیفهمیم...
باید دنبال شادی ها گشت ولی غمها خودشان ما را پیدا میکنند.
من اتفاقی بودم که انگار تنها در چشمان تو رخ میداد...
شباهت تو و من هرچه بود ثابت کرد که فصل مشترک عشق و عقل تنهایی ست!
گفتی: - کجاست خانه ی خورشید؟ گفتم: - حریم سینه ی عاشق.
خوشبختی یعنی اینکه بتونی حرفتو بزنی بدون اینکه کسی رو ناراحت کنی...
میخواستم که سیر ببینم تورا...؛ نشد! ای چشم بیقرار! چه جای خجالت است؟!
آنچه عشق ِ تو به روز ِ من ِ مجنون آورد مثل دعوای دو اوباش تماشا دارد…