در من سکوت میکنی آخر،همین صدای تو مرا خواهد کشت
مرا به زمستانی دیگر نسپار از پارسال ات هنوز برف روی تنم نشسته است !
غم را به دل قشنگ ات راه نده من غم تو را هم خواهم خورد!
باران تمام مرا ششت جز دلم که جای پای توست
بوی آبان می آید بوی کسی که دارد توی نسیم برای تو شعر عاشقانه می خواند!
تو که پاییز می شوی من زیر پای تمام عابران خرد می شوم!
بیدار شو گلم من خسته تر از آنم که بخواب تو بیایم!
آرزوی من بزرگ نبود تو بزرگ بودی نمی رسم!
ختم به خیر نمی شوم وقتی هیچ راهی به *تو* ختم نمی شود!
درد بی درمان یعنی تو رفته ای در مه من هنوز از تو لبریزم
خوابم نمی برد تو بخواب دیدن خواب تو هم کیف می دهد!
قاب این پاییز سهم من از نبودنش