پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
جایی که برادر به برادر نکند رحمبیگانه برای تو برادر شدنی نیست...
مثل عباس کسی هست دلاور باشد، با همه تشنگی اش یاد برادر باشد...
برخی از الفاظ در لَفافه معنای عجیبی می دهنددهخدا یادش نبوده کوه را باید برادر می نگاشت...
لبخند که می زنی یوسفی میشوم که بی هیچ برادری در چال گونه ات گم میشوم...
هر سفره ز هرچه خوردنی لبریز استهر سو نگری بزم طربانگیز استنوروز مگر برادری کوچک داشتیاجشن خداحافظی پاییز است!...
یک برادر دارم از جان خوبتر هرچه محبوب است از آن محبوبتربرادر عزیزم تولدت مبارک...
دوای درد ما اشک است...آری اشک....آری اشکشراب آورده ام، بنشین برادر! استکانت کو؟...
دختر که باشیمرهم مادر میشیعزیز پدر میشیراز دار برادر میشینفس شوهر میشی اماعمه که میشی کلا به فنا میری!...
غریبگی نکننکن غریبگی پسرم!اینجا خاور میانه استو هر کجای خاک را بکنیدوستی / عزیزی/ برادریبیرون می زند!...