جای جای این زمین هوآیش به هوآیِ آغوش تو نمے رسد
دومین سال عاشقی کردن مونه الهی بشه صد ساله عشق جانم
نباشی نابود میشم
هستم تا تهش با تو...
بودنت عمر دوبارست......
میخواهمت خواستنی تر از هر وقت دیگر عاشقانه تر از هر کس دیگر
همچون تو نباشد به دلم یاد و نظر را
مثل نفس شدی برام کشیدنت الزامیه...
بِدونِ طُ فَردایی نیست
لایق پرستش است کسی که در این بی مهری ها جانانه محبت میکند !
کاش میشد تموم نشه گرمای آغوشت وسط این همه دل سردی های پاییز
حضور تو هر چی غمه از زندگیم دور می کنه ... چشای تو آدمو به خوشبختی مجبور می کنه
تو نیمه ی دیگر من نیستی تمام منی
در من هزاران من است که لحظه لحظه قیام می کنند برای ستایش تو . .
یک تُ مرا تمامِ عمر بس است...
تو منبع شادی من،مرکز جهان من و تمام قلب منی..
دوست داشتی ترین حسِ من تویی...
تُ تمام دارایی من باش... داشته و نداشته ام فدای یک تار مویت...!
زندگیمو دوست دارم وقتی تو توش باشی...
تُ اعتیاد آورترین مخدر جهانی که ترک کردنت محال است..
میخواهمت... این خلاصه ی تمام حرفهای عاشقانه ی دنیاست
مذاکره فقط با چشات توافق فقط با آغوشت...!
میخواهمت کو واژهای که سادهتر از این بیان کنم؟!
به طُ بدهکارَم دستِ کمْ یِک جآن برای هَر لبخندَت