پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
اهسته -اهسته/ می چیندکلمات راشاید/ برخیزندارزوهای براورده نشده....
مینویسم/ تا / بپرم از روی/ باد٬ حرامزاده/ که پنهان شده است/ لابه لای نی زار سر٬ راه/باد دستم را میگیرد....
کسی انتظارم را نمیکشد/منم و/زخم کلمات/و صندلی که/پشت پنجره گذاشته شده/برای تماشای قطاری/که ان سوی مرز/ میرود و سوت میزند....
غرق شد شناگر/دریا ابی بود و ارام/بادکابوس های ساحل را می شمرد....
راه ها/ در جستجوی/ جای پاهای باقی مانده اند.برف اب شده است...
کلمات/ کلافی سر در گم اندخیابانرودخانه ای سرخ...
چتر را بست / مسافرخیابان/منفی صفر...
سودای سفر/ راه را سنجاق کردزمان ایستادراهرفت....
تشنگی مفرط روزنه ها/ تماشایی است/ پاییز...
تماشایی است/ جابجایی/پاییز برگ ریز...