جان من و جهان من فقط تو هستی
فاصله آزمودن دلهاست....
در غریبی و فراق و غم دل، پیر شدم...
من به اندازه ی پروانه شدن دلتنگم...
شاید دیر اما زود شد گفته بودم می روم
بچه ی آخرکه باشی طعم تلخ تنهایی رو میچشی
گاهی باید در دل سنگ رویید بە امید فرداهای بهتر
خوشبحال من که تو ماه منی...
تمام من برای تو تویی که، جان من شدی...
تیرماهی ام حساس ، رویایی ، رئوف و مهربان
خوشحالم از اینکه کنارش میخندی...
خانه ام ویرانه کردی خانه ات آباد عشق!
در آغوش تو آرام ترینم انگار...!
ما قراره برا خودمون نفر اول باشیم
وابسته شد تمام من به تمام تو
من تو دنیای تو غرقِ آرامشم
باورش با تو ولی بی تو دلم طوفانیست ...
اندر دل ما تویی نگارا....
تو عاشق من نبودی من خطای دید داشتم...
من و تو در خیال ما شدن خوشبخت خوشبختیم …
رنگ حقیقت خاکستری است.
وجودم از تمنای تو سرشار است ...
خطرناک ترین خوردنی دنیا گول ظاهر آدماس ..
دیگر مرا به داشتن تو انتظاری نیست...