سالها رفته ای اماچشم من درپی...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن مجید صبوری
- سالها رفته ای اماچشم من درپی...
سالها رفته ای اما،چشم من درپی توست
نی نی چشم من اِنگار، پِی گهواره توست
من شکارِ ،چَشم آهوی تو بودم معشوق
قلب بی طاقتم هرروز، دَرپی خانه ی توست
من زِ دَرد غَم هِجران تو آلوده و مست
قلب آتش زَده ی من، پِی میخانه ی توست
مُردم و زنده شدم ،باز از این عشق نَهان
عاشقت باز هنوزم ، مَرد دیوانه ی توست
من و دِلواپَسیت، رَج زده ایم فَرش فِراق
ریسه ازدِل زده ایم ،رَنگ غَمَش شانه ی توست
سَخت و جانکاه گُذشت، لحظه های اَلَکی
گریه ی چَشم من اینک، سیل بارانی توست
سال کُفرانه چه میخواست،ازاین عُمر گران
رنگ موهای سِپیدم ، غَم شُکرانه ی توست
قفل و زنجیر کَفافِ ، دِل غَم دیده نداد
غمِ آلام دل ما ، شهد جانانه ی توست
تا به نام تو رسیدم ، قَلمَم جوهر داد
عَطش شعر من از ،کوچ غریبانه ی توست
برو هرجا که دِلت خواست، هَرکه رادوست بِدار
شمع روشن گه من ،صورت ماهانه ی توست