در چشمه ی عشق چون نظر کن
دل را ز غم جهان حذر کن
آتش به دل از نگاه او زد
با سوز دلش قصه گذر کن
هر لحظه که با او به سر آری
جان را ز غم زمانه برکن
در سایه ی مهر او چو باشی
دل را ز غم و درد دگر کن
با نغمه ی عشق او به گوش
این حال خوش از دل به سرکن
هر لحظه که لب به خنده وا کرد
جان را به هوای او ثمر کن
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR