زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

چشم سیاهت به دل من شور انداخته
هر نگهت صد شرر از دور انداخته

گیسوی مشکین تو در باد رها گشته
بر گل رخسار تو سایه ز نور انداخته

لعل لبت باده ی ناب است که ساقی
در جام چشمان تو از شوق و سرور انداخته

آهوی چشمت به کمند مژه صیاد
صد عاشق زار در این دام و تور انداخته

ابروی چون ماه تو تیری است که بر دل
زخمی عمیق و پر از درد و غرور انداخته

رقص قدت در شب مهتاب چه زیبا
بر آب رودخانه موجی ز حضور انداخته

لبخند شیرین تو شهدی است که زنبور
در کندوی قلب من از شهد و شعور انداخته

آیینه ی رویت چو خورشید درخشان
بر ذره ی ناچیز من تاب و ظهور انداخته

گلبرگ رخت باغ بهشتی است که یزدان
در چشم من از لطف خود این ظهور انداخته

عطر نفست بوی بهار است که گویی
در سینه ی پاییز من شور و شعور انداخته

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR

مهدی غلامعلیشاهی ارسال شده توسط
مهدی غلامعلیشاهی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن