بسمه تعالی بر گلوی حق اگر...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن شعر غمگین
- بسمه تعالی بر گلوی حق اگر...
بسمه تعالی
بر گلوی حق اگر پای خدنگ ست هنوز
صلح در مسلخِ بی رحمیِ جنگ ست هنوز
مادر آغشته به خون ، طفل در آغوش تفنگ
مِهر ، در غائله ی شیشه و سنگ ست هنوز
بر سرِ کوچه و بازار ، جنون می بارد
دامنِ سبزِ جهان ، سینه ی تنگ ست هنوز
کامِ شیرین سخنان ، تلخ نگردد با حرف
صحبت از عشق اگر جامِ شرنگ ست هنوز
دشت اگر خالی از آهو شده در فصلِ بهار
خطرِ یورشِ صد شیر و پلنگ ست هنوز
خطرِ قُلزُم عشق است ، به اندازه ی فهم
قائقِ بی خبران ، کامِ نهنگ ست هنوز
مارِ خوش خال و خطِ تازه به گردن داری
شهرِ افرنگ ، چنان از همه رنگ ست هنوز
دلِ آیینه دلان صاف و زلال ست ، ولی
بر رُخِ ناخلفان سوده ی زنگ ست هنوز
تفسیر با هوش مصنوعی
این شعر، تصویری تلخ از جهانی درگیر جنگ و خشونت ارائه میدهد. صلح در سایهی جنگ، مادران داغدیده، عشق در میان ویرانی، و خطر در کمین است. حتی در ظاهر آرامش، خطر نهفته است و دنیا پر از تناقض است؛ عشق در کنار خشونت، زیبایی در کنار زشتی. صلح هنوز آرزوی دوردست است.