از همان روز ازل ذکر تو...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

از همان روز ازل ذکر تو شد درمانم
بر سر کوی تو سرگشته و سرگردانم

سبز شد خاک کویری من از شوق حرم
می وزد رایحه ی عشق تو در بستانم

در دلم حسرت گندم‌‌شدنی بوده و هست
دانه‌ام منتظر معجزه‌ی بارانم


تا کبوتر شدنم راه زیادی‌ست هنوز
هرکجا هم بروم جلد همین ایوانم

عهد بستم به جز از صحن تو گندم نخورم
تا نفس هست وفادار به این پیمانم


غم فردا نخورد هرکه شود زائر تو
تا سبکبال شوم در طلبت می‌مانم

همه جا سفره ی لطف تو مهیاست رضا
همه‌ی عمر سر سفره‌ی تو مهمانم

اعظم کلیابی بانوی کاشانی
ZibaMatn.IR
بانوی کاشانی
ارسال شده توسط
ارسال متن