و سڪوت پر از واژه هایی...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن دلنوشته های هُدی
- و سڪوت پر از واژه هایی...
و سڪوت، پُر از واژههاییست ڪہ جرئت زندهشدن نیافتند...
پُر از بوسههایے ڪہ بر لبهے لب ماندهاند و نرسیدهاند بہ معشوق،
پُر از اشڪهایے ڪہ غرور، حبسشان ڪردہ در تاریڪے چشم،
پُر از آغوشهایے ڪہ در دل شب، بیپناہ ماندند…
و سڪوت، پُر از توست...
از تمام نگفتههایے ڪہ نامت را زمزمہ میڪنند،
از آههایے ڪہ اسم تو را پنهان در خود دارند،
از دلتنگیهایے ڪہ در هیاهوے نبودنت،
نجیب ماندهاند و نگریستهاند، بیصدا...
و سڪوت، پُر از خاطراتیست ڪہ هر شب
بہ شڪل یڪ شعر نیمهجان،
بر لبم میمیرند،
پیش از آنڪہ تو بشنوی...
سڪوت، این حجم غریب،
گاهے فریاد بیپایانیست
ڪہ تنها دل عاشق میفهمدش
نہ گوش... نہ زبان...
تفسیر با هوش مصنوعی
سکوت، دریاییست از احساسات سرکوبشده؛ واژهها، بوسهها، اشکها و آغوشهایی ناتمام که در دل عاشق جای دارند. این سکوت، پر از توست؛ از نامت که زمزمه میشود، از آهها و دلتنگیهای خاموش. خاطرات نیمهجان نیز در سکوت میمیرند، پیش از شنیده شدن. این سکوت، فریادیست بیپایان که تنها دل عاشق درکش میکند، نه گوش و نه زبان.