وقتی جهان مثل طنابی دور گردنم...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

وقتی جهان،
مثل طنابی دور گردنم می‌پیچد
و صدایم، در گلویم دفن می‌شود،
نه فریاد،
نه گریه؛
فقط
چای می‌ریزم کنارِ پهلویم
تا بخارِ خیال،
زخمِ بی‌نامم را آرام کند.

دستم را دور فنجان حلقه می‌کنم
انگار دستانِ مادری‌ست
که هنوز باور دارد
من کودکی خسته‌ام،
نه زنی واخورده در هیاهوی بایدها.

جهان را می‌گذارم
پشت بخار
و آرام،
از خودم پنهان می‌شوم.

صدیقه بیگلری (پناه)
ZibaMatn.IR

تفسیر با هوش مصنوعی

این شعر، تصویر زنی را نشان می‌دهد که زیر فشارهای زندگی، آرامش خود را در یک فنجان چای می‌یابد. او از فریاد و گریه اجتناب می‌کند و با بخار چای، دردهای پنهان خود را تسکین می‌دهد. فنجان چای، شبیه نوازش مادری است که او را به کودکی بی‌دغدغه بازمی‌گرداند و برای لحظاتی، از جهان آشفته دور می‌شود.

ارسال متن