گاهے حس مےکنم خودم را گم...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای
گاهے حس مےکنم خودم را گم کردهام؛ انگار
خستگے روے تمام روزهایم سایہ انداختہ.
چیزهایـے کہ روزے قلبم را گرم مےکردند، حالا
فقط خاطرهاے دورند. دیگر چیزے درونم نمانده،
جز سکوتے کہ نمےدانم مرحم است یا زخم..
#ث ر ی ا س ل ط ا ن ز ا د ه
ZibaMatn.IR
ارسال شده توسط
تفسیر با هوش مصنوعی
نویسنده احساس گمگشتگی و خستگی عمیق دارد. شادیهای گذشته اکنون خاطرهای دور هستند و تنها سکوت باقی مانده که مشخص نیست آرامشبخش است یا نشانهی رنج و درد. او از فقدان انگیزه و امید سخن میگوید.