دل شبیه موج دریاست پریشان تو...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن شعر عاشقانه
- دل شبیه موج دریاست پریشان تو...
دل شبیه موج دریاست، پریشان تو شد
عقل در میدان جنون، مات و گرفتار تو شد
شب به شب نام تو را بر لب دل زمزمهست
ماه از چشمان تو، خاموش و بیزار تو شد
گر چه در چشمت گناه است و تبِ آتش زده
باز این عاشق به حکم دل، گنهکار تو شد
بوسههایت آتشی در جان شب افکندهاند
هر که از تو گفت، دیدم زود بیمار تو شد
دل که دادم دست تو، دیگر دلم پر میزند
عاقبت دیدی سمیع هم آه، دیوار تو شد
تفسیر با هوش مصنوعی
این غزل، عاشقانهای سوزناک است. دل شاعر، چون دریای طوفانی، به عشق معشوق پریشان است و عقلش هم تسلیم شده. نام معشوق، شبانه در دل زمزمه میشود، و حتی ماه هم از زیبایی او خیره و بیتاب شده. شاعر علیرغم آگاهی از گناه احتمالی معشوق، عاشقانه تسلیم اوست و بوسههای معشوق، همه را بیمار عشق میکند. در نهایت، شاعر با تقدیم دلش، دیوار حصار عشق معشوق میشود.