حریم وصل تو حاضر،ولی جان وصالم نیست رکاب دُختِ رَز گفتن، که چل روزی فراموشی ست نه آنقدری توان دارم که زلفت را دوتا گیرم نه امید از صبای باد که او،چاره کند این مست
عکس نوشته حریم وصل تو حاضرولی جان وصالم...
این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.