رنگینکمانِ چشمانت نه باران میخواهد نه آسمانِ صاف. از نگاهت میجوشد روشناییِ بینامی که جهان را بیهیچ دلیلی صبح میکند. من ، تنها در امتداد آن نور قدمی برمیدارم و خیال میکنم که شاید یک لحظه به اندازهی تپشی به تو نزدیک شدهام.
این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.