متن نگاه عاشقانه
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نگاه عاشقانه
عشق یعنی...
نگهت با نگهم خورده گره.
وقتی چشمانت را میبندم،
تمام ستارههای آسمان در نفسهایت جا میمانند.
عشق تو مثل نسیم بهاریست
که بی اجازه به قلبم میوزد
و من، بیقرار، تسلیم نگاهت میشوم.
چه شد که وجودت اینگونه به جانم نشست؟
شاید چون عشق تو تنها حقیقتیست
که بی پرسش باور کردم
بی چون و...
نگاه کردی و قلبم، میان چشم تو گم شد.
چونان بهار،
شکوفا میشوم؛
وقتی که:
مهر،
میدرخشد،
در احساس نگاهت...
بیا؛ از ساحلِ قلبم، گذر کن!
کمی، از روی حس، بر دل، نظر کن!
بزن، موجِ نگاهت، بر دلِ من؛
محبّت را، درونم، بیشتر کن!
کلمه...
کلمه...
کلمه...
گاهی شعر نمی آید
بگذار سیر ببینمت...
به من بگو چگونه به دنیا نگاه کنم
و چشم هایت را نبینم؟
وقتی که دنیا
زیر مجموعه ی چشم های توست.
عشق جریانیست مداوم،
در میان چشم تو تا قلب من.
احساس، به جامِ نگهِ «تو»، دارم؛
پیوسته از این حسّ صفا سرشارم!
آیا که شود، باز بیایی پیشم؛
تا بنگری احساسِ دلِ بیمارم؟
╰⊱♥⊱╮ღ꧁ چشماט آبے تو בریاے من است
خیرـہ شو بـہ من آرزوے غرق شـבט בارم..
من میان آن سیه چشمان تو...
بارها و بارها دیده بودم عشق را...
عشق آنست که با سکوت پس زندو
با نگاهش ب آغوش کشد
ب آغوش بکش این من دیوانه را..
هم درده و
هم درمان
چشمان سیاه
تـــــــو...
شاخه شاخه شعله میرقصد در آوای نگاه
میتراود ماه در دریای سودای نگاه
زلف زنجیری تو پیچیده به گرد گردنم
میکشد هر دم مرا در دام غوغای نگاه
لعل لبهای تو میبارد شراب آتشین
میچکد خون دلم در جام مینای نگاه
نرگس مخمور چشمانت به خون آغشته شد
میتپد صد...
کاش جای ماه بودم
انگشت نمای هر شب تو
تو شوق نخستین نگاهی،
که در چشمانت،
ستارهها میشوند پیدا.
گرمی آغوشی،
که در سرمای دنیا،
پناهگاه روح میشود؛
میشود مأمن،
مأوا.
گناه من نگاهم بود...
که بیچاره به دام نگهت افتاد...
امشب که نزد تو آمدم،
نمیخواهم که قهوهای گرم برایم بیاوری
احساس داغت را به من ببخشای،
تا که گرمم شود.
نمیگویم که چایی شیرین برایم بریزی،
نگاه عسلینت را،
در نگاه گرفتهام بریز،
تا که سرحال و بشاش شوم.
در گوش جانم،
لبخند سحرانگیزت را بزن،
تا انگبین شعر...
گل گلدان من، ژالان من، صدایت میزنم، برگرد، به من نگاه کن… من را احساس کن… در دلت مرا حک کن… و بوسهای بر گونهام بگذار… .