دل چو نیلوفر به آب غم...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دل چو نیلوفر به آب غم زند پیوند را
می‌رباید رنگ شادی از رخ لبخند را

چون حباب از هستی خود دل بریدم ای دریغ
ساحلی دیگر کجا یابم دل بی‌بند را

در شب هجران ندیدم غیر داغ بی‌کسی
ماه هم پنهان نماید چهره مانند را

باغبان از شاخه‌های خشک می‌سازد قفس
مرغ پر بسته چه داند لذت پروند را

بس که دیدم جور دوران را به چشم خویشتن
سنگ هم دیگر نیارد طاقت این رند را

در میان خون دل پرورده‌ام این آرزو
تا که شاید بشکند روزی حصار بند را

بس که نالیدم ز درد عاشقی در خلوت
کوه هم آواره گردید از صدای پند را

در ره عشق تو ای جان داده‌ام دل را به باد
تا بیاموزم رهایی از غم و ترفند را

چشم گریان من از شوق وصال تو تر است
کی توان پنهان نمود این آتش افکند را

خاک پای عاشقان سرمه دو چشم من است
تا که دریابم به چشم دل رهی ارجمند را

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR
مهدی غلامعلیشاهی
ارسال شده توسط
ارسال متن