زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

معشوقم.. لابلای خطوط نامه ات از هوای گرفته یِ لندن،گلایه ها داشتی و در پایان بی هوا پرسیده بودی از خانه چه خبر....راستش هفته قبل مرغ عشق کوچمان مُرد...همان که پرهای آبی خوشرنگی داشت.. همو که عاشق تر بود و تو با ذوق میگفتی نگاهش کن...چقدر شبیه آسمان پس از باران است.بعد با ذوق نگاهم می کردی و میگفتی چقدر شبیه تو هست... معشوقم یادم هست گفته بودی مرغ عشق ها بدون جفتشان می میرند... من تمام هفته گذشته دلهره مرگ مرغ عشق دیگرمان را داشتم... بی نوا از صدا افتاده بود و پرهای سبز خالخالی اش پف داشت...به گمانم غم باد گرفته بود...امروز که به خانه رسیدم صدایش را شنیدم...چه عاشقانه می خواند...باورت می شود؟ ...سکوت که کرد صدای قناری همسایه را شنیدم که توی تراس چهچه می زد...و صدایش...صدایش هوش و دل از کف مرغ عشق کوچمان ربوده بود...معشوقم..حالا که حتی به عشق جاودانه مرغ عشق ها نیز امیدی نیست، بیشتر دوستم بدار...بگذار تا هستم عاشقانه باشم که عشق در بودن زنده است و بس...خواه در آزادی..خواه در قفس.
ZibaMatn.IR


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن