زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

- نامه ایی که هرگز خوانده نشد...

مهربانم!
مادامی که برایت می نویسم، روح و جسمم بر پیکره ی قلم می افتد و جانم را روانه ی جوهر می کند که من را برایت در این نامه زنده کند.
جزء به جزء خاطراتمان را به یاد دارم. در کنارت بودم، گرمای حضورت را حس می کردم و لحظات نابی که شاهدش بودم، به این زندگانی امیدوارم کرده بود.
در کنارت معنای واقعی زندگی را درک می کردم اما، چه شد که به این وضع مهلک دچار شدیم؟
دنیا با تمام هیبتش غرید!
طبل کوبید؛
رعد و برق و طوفان زد؛
و همانند زلزله ای عظیم، پیکره ی نوشکفته ی زندگی مان را پرپر کرد!
دیگر تقلاهایمان فایده ای نداشت؛ گویا تمام خوشبختی هایمان همان چند روز بود...
حالا با تداعی کردنشان اشک چشمانم را پر می کند و دل دنیا را به درد می آورد...
حال زنده ام اما زندگی؟
نه!
عزیزترینم!
بغضِ گلویم تازگی ها عقده ای شده؛
سنگینی اش به مانند تابوتی از جنس سنگ است؛ به همان سردی و سختی...

⁦✍️⁩ ⁩فرشته برقی
ZibaMatn.IR

... ارسال شده توسط
...


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن