زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

خندید و دلم به عشق آشنا شد
خواند و نگاهم همه محو تماشا شد
صدایش به گوشم که نمی رود ای عزیز
عمق صدایش به قلب خسته ام دوا شد
همه روزم اینست که نگاهش کنم با جان
نگاهم نمیکند اما بوسه برچشمش دعا شد
من معتاد این دلبستن های محالم، آری
دل من حالا پی یک تن ، از دور رها شد
جرئه دعایی در پیاله ام جاری کنید
که رسد آن روز که لبم به بوسیدن چشمش روا شد

زینب ملائی فر
ZibaMatn.IR

زینب ملائی‌فر ارسال شده توسط
زینب ملائی‌فر


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن