در غروب یک زمستان، برف ها بر دشت می نشینند
نقش عاشقان بر زمین نقش می بندد
سکوتی صمیمی، در هوا می پیچد
و آرامش بر دل ها می نشیند
برف ها در آغوش زمین آرام می گیرند
و زمستان طراوت را با خود آورده است
این غروب زمستان، حس جوانی را در دلمان زنده می کند
و با زمزمه های خاموش، دل ها را نوازش می کند
با قدم های آرام، به سوی سردسیری می رود
و بر صحراها آرامش می گستراند
غروب زمستان، امید و شیرینی را با خود می آورد
و در خاطرات بهاری، شعله ای از امید را روشن می کند
ZibaMatn.IR