پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دست من گیر که این غمزده تنها شده استعاشقم باش که دل خانه ی غم ها شده استجان و دل باخته هستم به تمنای لبتنظری کن که دلم عاشق و رسوا شده استشب تنهایی ما را که نباشد سحری لااقل ،شمع شبم باش که یلدا شده استبه تبسم بگشا غنچه ی لب را وبخوانکه گل از شبنم تو باز شکوفا شده استماه من هم نفسم باش که بی نور رختخانه ی پاک دلم معبد بودا شده استچشم خود باز کن وخنده بزن ای همه عشقکه ز گلخند لبت بغض دلم وا شده است...
یلدانام دلتنگی های من است نوشته بر سر انگشتانم میان گیسوانت مو به مو...
یلدا یعنی دلتنگی هر شبمدر طولانی ترین شب سال غرق در فکرگیسوان بلندتمو به مو ......
وقتی باید بدون تو سر کرد چه سود یک دقیقه بیشتر؟! تنها دقیقه ای شبی را به بلندترین شب سال مبدل می سازد یا به تعبیری دیگر دقیقه ای به شبی منزلت یلدا شدن بخشیداینست معمای هستیاینست راز برتر شدن تنها به قدر دقیقه ای قدی قدمی و یاقدرو منزلتی حتی پنهانی.شب یلدا شبیست که به قدر دقیقه ای بیشتر بودنش منزلت خاص بودن به خود گرفت و میتوان با کنار هم بودن شاد بودن احساس نهفته شب را لمس کرد و دقیقه ها را بوسید اما دل گرفت...میان سطرهای شاد...
از یلدا بپرس راز شب زنده داری عاشقان را. از یلدا بپرس که چگونه ستارگان بلندبخت، از آغاز زمین بی وقفه در شب ها سوسو زده و چراغ راه زندگی بوده اند. بپرس که امید به دیدار صبح و ظفر چه اصالتی دارد؛ پیروزی نور بر تاریکی را چه حکمتی است؛ چیرگی امید بر نومیدی و ظلمت چه حقیقتی است؟ یلدا می داند که انهدام سلطه تاریکی چگونه است. شاهد همیشگی زمستان است یلدا؛ که مژده دوباره رسیدن بهار را در طویل ترین و چراغانی ترین شب زمین ندا می دهد....
امشب چه طولانی، ولی عاشقانه و پرنور است. شب روشن پر امیدی است که باید در ازدحام نگاه های مهربان بنشینیم و لبخند را به خوبی بدانیم. بنشینیم نفس هامان را با هم یک دل کنیم و خاطرات سرشار را از میان سینه هامان بیرون بریزیم تا خانه ها روشن شود. شمع ها را امشب کنار شب نشینی سرور، با شعله نوازش دل برافروزیم. سفره ها را از مائده دعای خیر پر کنیم و در جیب های یکدیگر نقل و نبات مهر بریزیم. سر بلند کنیم به سمت ستاره ها. بوسه برای آسمان برکت خیز زندگی بفرستی...
خورشیدِ فردا کمی در تأخیر است؛ که امشب را در طولانی ترین لحظات باهم بودن پر از رمز و راز عاشقانه حیات کنیم؛ پر از نیایش خویشاوندی و همدلی. یاد کنیم از پرواز های گذشته، از سفرهای تعالی، معجزات مکرر عمر. یاد کنیم از روزگار همیشه در شتاب، زندگانی پر رمز و راز. یکدیگر را فراخوانیم به سمت یک رنگی، به سمت عشق؛ که عمر نمی ایستد...
یلدا، تو که می آیی، طعم گرم و صمیمی گرد هم آمدن خانواده ها را دوباره می توان حس کرد.یلداتون مبارک...
ای خواستنی ترینِ شب ها! طعم تو، به اندازه همه صبح های دل انگیز آفتابی بهار، شیرین است....
یلدا یعنی بهانه ای برای در کنار هم شاد بودن و زندگی یعنی همین بهانه های کوچک گذرا. یلداتان مبارک و زندگیتان پر از بهانه های شاد باد....