قدر وصالش اکنون دانی که در فراقی
و عمق عشق هیچ وقت درک نمیشود ، مگر در زمان فراق🖤
در غریبی و فراق و غم دل، پیر شدم...
ما وصل خواستیم و رقیبان فراق را نفرین سریع تر ز دعا مستجاب شد
شبیه برگِ جدا از درخت بر کفِ باغ نه وصل حال مرا خوب می کند نه فراق
و عمق عشق هیچوقت فهمیده نمی شود مگر در زمان فراق...
و عمق عشق هیچ وقت فهمیده نمی شود مگر در زمان فراق
گویی مرا شبت خوش خوش کی به دست آتش ؟ آتش بوَد فراقت
تو چه دانی که چهها کرد ،فراقت با من ...!
تا تو مراد من دهی کشته مرا فراق تو